دهه هفتاد بود که با سرمایه گذاری در بورس آشنا شدم، معامله کردن خیلی راحت نبود باید می رفتیم ساختمان بورس در حافظ مدتها در صف خرید قرار می گرفتیم و کارگزاران محترم در یک فضای حدودا یک متری خفه کننده ایی دستور خرید و فروش را دریافت می کردند،
سفارش را می گذاشتیم و بعد برمی گشتیم دو روش برای پیگیری از روند سهمی که معامله کردیم داشتیم روزنامه هایی بود که فردا و روز های دیگر از دکه روزنامه فروشی ها می خریدیم و یا رفتن به تالار حافظ وقت فروش مجددا همان قصه انتظار در صف و ورود به فضای یک متری تکرار می شد . مدتی گذشت تا کارگزارها مکان های مناسبی خارج از ساختمان حافظ برای معامله گران تهیه کردند، اینچنین از مکان خفه کننده خلاص شدیم ولی هنوز رفتن و آمدن به دفتر کارگزار برقرار بود، خوب روش تلفنی هم بود اما به میزان محدود.